انگیزه کارمندان در انجام فعالیت و مسئولیت واگذاری اهمیت بسیاری دارد. در این مقاله با حقایقی آشنا میشوید که هیچوقت فکرش را نمیکردید ریشه بسیاری از مشکلات شما در کسب و کارتان به همین موضوع مربوط است.
انگیزه کارمندان
یک رهبر خوب، همیشه باید توانایی تربیت رهبر خوب بعدی را داشته باشد. همه ما به خوبی میدانیم، ماشین برای راه رفتن به سوخت احتیاج دارد. اگر در تامین این سوخت، ناخالصی وجود داشته باشد، این سوخت درست مشتعل نشود، عملکرد ماشین به مشکل برمیخورد. این موضوع دقیقا ارتباط مستقیمی با انگیزه در افراد برای انجام هرکاری را دارد. انسان ها برای ادامه هرکاری در زندگی نیاز به انگیزه دارند، حتی اگر آن کار، سادهترین موضوع مانند نوشیدن آب باشد.
حال اگر این موضوع را در مقیاس کلان ببینیم، در اگر بخواهیم از دید سازمان و کمپانیها، ادارات یا حتی کسب وکارهای کوچک و سنتی به موضوع نگاه کنیم، این موضوع اگر درست مدیریت نشود، به شدت به ضرر کسب و کار خواهد بود. اما همین موضوع اگر به درستی بررسی و مدیریت شود، عملکرد 5 نفر کارمند یک شرکت، از عملکرد 150 نفر در یک کمپانی بهتر خواهد بود.
هر فرد، دارای یک پتانسل کشف نشده است، یعنی افراد خودشان نمیتوانند حتی فکرش را بکنند که چقدر توانمند هستند، کشف این توانمندی به فرد قدرت و اعتماد به نفس میدهد و باعث میشود افراد به خود اعتماد کنند و درکنار بهبود عملکردشان، کار عمیق، بدون اهمالکاری داشته و با رضایت شخصی، از تمام توانشان برای رشد و پیشرفت کسب و کاری که صاحب آن نیستند تلاش کنند و خوشحال باشند. در واقع انگیزه، برای افراد یک سازمان مانند سوخت برای جت است.
چرا انگیزه کارمندان اهمیت دارد؟
ما میتوانیم برای بیشتر موضوعات، یک لیستی از مزایا و معایب را بنویسم. در رابطه با موضوع انگیزه، هیچگونه معایبی را نمیتوانید کشف کنید. باانگیزه بودن همیشه خوب است، ولیکن وقتی این انگیزه در کار و بیزینس افراد باشد، چندین حالت از زندگی شخصی یک فرد را هم تحت تاثیر قرار میدهد. وقتی شخص، در محل کارش، حال خوب و انرژی مثبت داشته باشد، کارهایش را به درستی انجام میدهد و تمام زمان کارش را با جان و دل مشغول به انجام مسئولیت هایش خواهد بود. با وجود اینکه در روز، مقدار زیادی کار انجام شده دارد و طبیعتا باید خسته شده باشد، احساس خستگی خیلی کمتری دارد و ادامه روند برنامههای شخصیاش را با انرژی پیش میبرد. روابطش با دوستان و اطرافیانش بهبود مییابد و صبح روز بعد که قرار است به محل کارش برود، با انگیزه و حال خوب حاضر میشود. پس در نتیجه تمام روزش را تحتالشعاع قرار میدهد.
از اهمیت انگیزه داشتن کارمندان در محل کار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- بااشتیاق و انرژی خوب، در محل کار حاضر میشود.
- از همان شروع روز کاری، بهترین پتانسیل را دارد و کار عمیق را آغاز میکند.
- وقت را به بطالت نمیگذراند و از انرژی و زمانش، بهترین سود و استفاده را میکند.
- هیجانات را کنترل میکند و رفتارش با همکاران، بسیار مناسب بوده و فضای کاری تبدیل به یک فضای دوستانه و صمیمی میشود و این موضوع به ماندگاری کسب و کار کمک شایانی میکند. این امر باعث میشود کارمندان برای ارتقا خود تلاش مناسب بکنند، بجای اینکه برای تخریب و اخراج رقبای خود در سازمان، دچار جدال و جنگ شوند. در واقع حواشی و شایعهپراکنی، اختلافات بسیار کمتر میشود و افراد برای جایگاهی که مطعلق به آنهاست تلاش میکنند.
- رفتارهای دلسوزانهتری خواهند داشت و برای رفع نیاز یکدیگر و همچنین اگر زمانی، سازمان دچار بحران شود، تمام تلاششان را برای حل مشکلات خواهند کرد.
- تمام گرفتاریهایشان را پشت در سازمان میگذارند و وارد میشوند. پس با ذهنی آزاد و آماده به شروع روز کاریشان میپردازند.
- همیشه نشاط و شادی دارند، حتی اگر سرشار از مشکل باشند.
- همیشه افرادی در هر سازمان وجود دارند، که بسیار ذهن خلاق و ایدهپردازی دارند. انگیزه داشتن یکی از بهترین راهکارهایی است که این خلاقیت و ایدهپردازی را به اوج میرساند.
- خودشان را صاحب بیزینس شما میدانند و این بسیار نکته ارزشمندی است.
- راندمان ذهن بالا رفته و نتایج کار بهتر، زمان انجام کار کمتر خواهد شد.
- تعدیل نیرویی که بخاطر عدم توانمندی شخص است، به کمترین نرخ خواهد رسید.
- حتی در زندگی شخصیشان هم آرامتر و حالشان بهتر خواهد بود.
استاد الهی قمشهای سخن جالبی دارد: ((شادی، در انجام وظیفه است.)) وقتی کارمندان انگیزه انجام کار را ندارند، کارشان را به پشت گوش میاندازند، وارد یک چرخه میشوند که ابتدای این چرخه عذابوجدان و پیدا کردن یک حس منفی نسب به خود، و اگر پذیرای کمکاری خود نشود، شروع به توجیه کردن خود میکند. در وهله دوم از طرف مدیران سازمان مورد تخریب قرار میگیرد که این موضوع برای هرفردی عذابآور است و همین امر باعث میشود اعتماد به نفسش را از دست داده و روز به روز از نسبت به خود احساس بدتری داشته و بهطور کلی روان فرد آسیب ببیند. که در آخر اگر شانس با او یار باشد و اخراج نشود، زیر کوه عظیمی از کار عقبافتاده غرق میشود و حتی نمیداند از کجا باید شروع کند. ولیکن انگیزه، شاهکلید حل بسیاری از این مشکلات است.
تفاوت کارکنان با انگیزه بالا با کارکنان بیانگیزه چیست؟
کارمند بیانگیزه:
- معمولا به موقع سرکار خود حاضر نمیشود. (البته همیشه دلیل این مورد، عدم وجود انگیزه نیست ولی ارتباط مستقیمی دارد و در صورت مشاهده، باید بررسی شود).
- همیشه خسته هستند و لبخند روی لبشان نیست. هیچوقت خوشحال نیستند و مدام در حال خودخوری هستند.
- با کارمندان دیگر دچار تنش میشوند، چراکه با زبان بیزبانی، از شما که صاحب کسب و کار هستید این را میخواهد که (یکمم حواست به من باشه)
- عدم داشتن عزت نفس و آرامش
- اهمالکاری (عقب انداختن کارها)
- راندمان پایین ذهن و اینکه انجام درست کارها اهمیت چندانی ندارد. ممکن است اصلا برخی از کارها، به طور کلی انجام نشود.
- رفتار و برخورد اشتباه با مشتری
- اشتباهات زیاد و پی در پی، تکرار مکررات بجای اصلاح
کارمند باانگیزه:
- معمولا همیشه خوشرو، پرانرژی و شاد هستند.
- مشتاق آموزش هستند و همیشه فکرهای خوبی در سر دارند.
- تعهد دارند.
- وقت شناسند.
- رفتار درست با همکاران و مدیران دارند.
- دارای نظم و دیسیپلن مناسب هستند و لایفاستایل زیبایی دارند.
- افراد کارآمد، خوش فکر، خلاق و خوش قولی هستند.
- مشتریمدار و حتی جاذب مشتری هستند.
- به دلیل حال خوبشان در محل کار، افزایش اعتماد به نفس که کارشان را درست انجام میدهند، مورد تشویق و توجه قرار میگیرند، آرام آرام علاقه زیادی به حوزه کاریشان پیدا میکنند و پتانسلهای کشف نشدهشان را کشف میکنند و تبدیل به افراد موفق میشوند و حتی روابطشان در بیرون از سازمان نیز بهبود مییابد.
- تبدیل به افراد جنگجو و پرکار میشوند.
- اگر به طور هوشمند و اصولی، برای آنها مزایا هم در نظر گرفته شود، میتوانید از تمام پتانسیل آنها استفاده کنید، تعدیل نیروی کمتر، جذب نیروی اضافی، کمتر، نتیجه، تمرکز، کار عمیق و استقلال نیروها بهتر و بهبود یافتهتر خواهد بود.
مهمترین اصول ایجاد انگیزه در کارمندان:
تشویق و توجه: فردی را در نظر بگیرید که در حال یادگیری نقاشی یا موسیقی است. وقتی اثری خلق میکند و از طرف افرادی که هیچ تخصص و شناختی از آن هنر ندارند مورد تشویق قرار میگیرد. این تشویقها تاثیرگذار است ولی نه اندازه یک آفرین گفتن از طرف استاد و متخصص. چون یک استاد، همیشه واقعیترین نظرها را میدهد، با توجه به سطح، اصول کار، و توانایی افراد نظر میدهد و سیر پیشرفت آن شخص را میبیند.
همین موضوع در کسب وکار و سازمان هم صدق میکند.یک مدیر خوب، باید توجه داشته باشد که انگیزه کارمندان به چه صورت است؟کارمندانش پیشرفت کردهاند؟ از آنها تقدیر کند و آنها را تشویق کند.
آموزش درست و کافی: یکی از دلایلی که افراد کارشان را پشت گوش میاندازند این است که در حل یک معادله مشکل دارند و به طور کامل به درک آن موضوع نرسیدهاند. از طرفی هم رفتار مدیر و کسی که درحال آموزش دادن است طوری است که فرد جرئت سوال پرسیدن ندارد. کارش را به اشتباه انجام میدهد و نمیتواند ایراد کار را بفهمد.
صبور بودن مدیر و دادن فرصت کافی برای شناخت مسیر کاری: وقتی فردی به تازگی وارد بیزینس شما میشود، در سه تا پنج روز اول کار، از او انتظار یک حرکت بزرگ و قوی را نداشته باشید. کسی که تازه وارد میشود هیچ شناختی از خط فکری و اصول سازمان شما ندارد. پس باید به او وقت و انگیزه و انرژی بدهید تا خودش را کار شما پیدا کند.
ارزیابی و تجزیه و تحلیل رفتار افراد: باید سیر پیشرفت افراد، طبق نزولی و صعودی بودنشان مشخص و بررسی شود. مشکلات کار شناخته شود و به حل این مشکلات پرداخته و به فرد کمک شود.
انگیزه کارمندان را باید جدی گرفت و برای بالا بردن سطح انگیزه آنها از هرگونه تلاش و اقدامی نباید کوتاهی نمود. برای شناخت بهتر راه های افزایش انگیزه کارمندان استفاده از بیزینس کوچنگ و مشاوره کسبوکار میباشد. دکتر مهدی مواساتی با دانش و تجربه ای که در این زمنه کسب نموده آماده است تا شمار در چهارچوب شغلی خود راهنمایی کند. برای آگاهی بیشتر از نحوه این خدمات ما در آکادمی مواساتی می توانید از طریق راه های ارتباطی با ما در ارتباط باشید.
چگونه انگیزه کارمندان را افزایش دهیم؟
از مهمترین راهکارهای ایجاد انگیزه کارمندان می توان به موارد زیر اشاره نمود.
- ایجاد یک امنیت شغلی
- ایجاد یک محیط کاری دلنشین
- درنظر گرفتن هدایا برای مناسبتها، پیشرفتها، روز تولد و…
- ایجاد یک محیط صمیمی بین همکاران و دادن آسایش خاطر در رابطه با اینکه قرار نیست کسی جای شما را بگیرد
- تشویق افراد برای مطالعه و آموزشپذیری
- تشویق افراد برای اینکه اگر مشکل و چالشی در کار دارند، میتواند به راحتی سوال کنند و با متانت و مهربانی به جواب برسند و مشکل را حل کنند.
- هدایت افراد به طرف خودشان: یعنی بتوانید به فرد اعتماد به نفس بدهید، به او احساس مهم و ارزشمند بودن بدهید و باعث شوید افراد با خود دوست باشند و خودشان را دوست داشته باشند. (این مهمترین نکته است)
- پرداخت به موقع حقوق
- در دنیای بیزینسی امروز، نه مدیر و نه رئیس بودن میتواند شما را به هدفتان برساند. شما باید لیدر باشید. مثل یک لیدر رفتار کنید، مثل یک رهبر عمل کنید.
- یک محیط حرفهای بسازید و این حس را به کارمند بدهید که شما در حال همکاری کردن با یک بیزینس باپرستیژ و باکلاس کاری خوب هستید و میتوانید با افتخار از جایی که در آن کار میکنید صحبت کنید.
- کارمندانتان را همکار خطاب کنید، نه نیرو و کارمند.
نتیجه گیری
معدود افرادی وجود دارند که دلشان میخواهد کارمند باشند، افراد زیادی به ناچار به کار کارمندی پناه میآورند تا بتوانند به اهداف خود برسند، این موضوع بهاندازه کافی برای آنان آزاردهنده هست، حال خودتان را جای همکاران خود در سازمان بگذارید، از دید آنها نگاه کنید و برای چند دقیقه بجای آنها زندگی کنید. آیا رفتاری که شما با آنها دارید، درست و اصولی است و باعث میشود که آنها نسبت به خودشان حس بهتری داشتته باشند؟ آنها با شما دوست باشند؟ حرف شنوی داشته باشند؟ یا آنها را مجبور به انجام کار میکنید؟ یعنی هیچکدام از آنها بهاراده و خواست خود، بااشتیاق و علاقه کار انجام نمیدهند؟
برای افزایش انگیزه کارمندان باید به صورت جدی بررسی و برای افزایش آن اقدام نمود. اگر مدیران، رفتار درستی داشته باشند، مثل یک بیزینسمن رفتار کنند، انگیزه و انرژی کافی را تامین بکنند، متعهد باشند و به وعدههایشان عمل کنند، منظم باشند و رفتار درست سازمانی را به افراد انتقال دهند، آنها را دعوت به رشد شخصیتی، مطالعه، دیدن فیلم و… بکنند، بیشک نتیجه بازی کاملا تغیر و ورق برخواهد گشت.